همچنین نقل شده است که قاسم سلیمانی علاقه خاصی به سربازان شهید دارد و با خانواده های آنها دیدار می کند. خودش در جایی گفته: زمانی که فرزندان شهیدان را می بینم، می خواهم آنها را ببویم و از خود بی خود می شوم».
سردار سلیمانی از دوستان نزدیک و صمیمی شهید عماد مغنیه» بود. قاسم سلیمانی برادر کوچکی به نام سهراب دارد. او درخصوص روحیات قاسم به خبرگزاری فارس گفته: حاج قاسم خیلی وقت نمی کند به خانواده برسد اما آدمی بسیار عاطفی است و حتی تا زمانی که نسبت به مسائل زندگی من اطمینان پیدا نکرد، مرا رها نکرد، مدام من را کنترل می کرد چون من در سازمان زندان ها کار می کردم و با زندانیان در ارتباط بودم؛ حتی اگر یک موتور می خریدم تا اطمینان پیدا نمی کرد که چگونه آن را تهیه کرده ام راحت نمی شد، شاید به نوعی تمام زندگی اطرافیان ما را زیر نظر داشت تا خدای ناکرده به راه کج و آلوده کشیده نشویم».
قاسم سلیمانی پس از انقلاب اسلامی ایران، در سال ۱۳۵۹ش عضو سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی شد و همزمان با شروع جنگ ایران و عراق، چند گردان را در کرمان آموزش داده و به جبههها فرستاد.
وی در دورهای فرماندهی سپاه آذربایجان غربی را بر عهده داشت. سلیمانی در سال ۱۳۶۰ش با حکم محسن رضایی فرمانده وقت سپاه پاسدارن، به عنوان فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله منصوب شد.
وی در جنگ عراق علیه ایران، از فرماندهان عملیاتهای والفجر ۸، کربلای ۴ و کربلای ۵ بود. عملیات کربلای ۵ از مهمترین عملیاتهای ایران در دوران جنگ دانسته شده که تضعیف موقعیت ی و نظامی ارتش بعث عراق و تثبیت اوضاع به سود قوای نظامی ایران از نتایج آن ارزیابی شده است.
سلیمانی پس از پایان جنگ ایران و عراق در سال ۱۳۶۷ش، به کرمان بازگشت و درگیر جنگ با اشراری شد که از مرزهای شرقی ایران هدایت میشدند. سلیمانی تا قبل از انتصاب به فرماندهی سپاه قدس، با باندهای قاچاق مواد مخدر در مرزهای ایران و افغانستان میجنگید.
او در بهمن سال ۱۳۸۹ش از سوی آیتالله ای، فرمانده کل قوای نظامی ایران، درجه سرلشکری را دریافت کرد.
قاسم سلیمانی، اسفند ماه سال ۱۳۳۵، در روستای قنات ملک شهرستان "رابر" استان کرمان متولد شد. نقل است که در سیزده سالگی، روستای محل زندگیاش را به مقصد کرمان ترک کرد و مشغول کار بنایی شد. او سپس در سال ۱۳۵۳، به عنوان پیمانکار به استخدام سازمان آب کرمان درآمد.
برخی نقل میکنند که قاسم جوانی ورزشکار بود، کاراته کار میکرد و جزء مربیان پرورشاندام نیز بود.
او در حوادث انقلاب اسلامی ایران با مشهدی به نام حجت الاسلام رضا کامیاب آشنا شد و قاسم سلیمانی را وارد جریانات انقلاب کرد. به نقل از سهراب سلیمانی برادرش، او یکی از گردانندگان اصلی راهپیماییها و اعتصابات کرمان در زمان انقلاب بود.
گرچه رفاقت قاسم سلیمانی و حجت الاسلام کامیاب کوتاه بود، اما در شکل گیری افکار او نقش مهمی ایفا کرد. کامیاب در همین زمان، قاسم سلیمانی را با آیت الله ای آشنا کرد. اما سازمان مجاهدین خلق در هفتم مرداد ۶۰ با ترور کامیاب به رفاقت کوتاه او با قاسم پایان داد.
درباره این سایت